۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

اندر احوالات دانشجوی گشاد واستاد زرنگ

روایت شده که تنی چند از دانشجویان گشاد در حضور استاد، پنچرشدن ماشین را بهونه ای برای غیبت در امتحان میانترم ذکر کرده اند وبدین ترتیب خواستار اخذ مجدد امتحان می شوند، والبته حضرت استاد نیز با فراغ بال قبول کرده واین چهار دانشجو را در 4 کلاس مجزا قرار داده و امتحان زیر را از ایشان اخذ می کند
1- انتگرال زیر را حل کنید(2 نمره)
2- کدام چرخ ماشین پنچر شده بود(18 نمره)

این خودش یه پسته

دیشب موسی دچار حمله شدید ریدری شده بود و هرچی می گفتیم و هر کار میکردیم می گفت "این خودش یه پسته"
این حمله بقدری شدید بود که می خواست گوزشو هم به عنوان پست تو وب قرار بده

افشاگری

به نظر شما جملات زیر اندر احوالات کدام یک از نویسندگان این بلاگ میباشد؟
مردی از دیار افغانستان شهر کابل
دوباره با دستهای خسته خویش برای شما تایپ میکند
به کسی که به سوال درست جواب بده یک عدد کس کس قندی (با خدمات پس از فروش) اهدا می شود

کل

عمه ام





پ।ن:کل افتاد عمه ام رو هم تو ریدر شیر کردم

۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه

می دونی چرا شمارو می گیرن ولی مارو نه ؟

چون ما وقتی دوره هم می شینیم حرف سیاسی که نمی زنیم
کس می گیم جانم
کس مطلق جانم

پ ن : البته به کس عمه هامون هم می خندیم

اندر تفکرات پشت اموزش

چرا یه استاد به آدم کیر می زنه ؟
१- مادرش خرابه
२- عمه اش خرابه
३- کیر خوره ما ملسه
४- استاد پروازی از لاس وگاس به دانشگاه ( پورن استاره )
५- خاطرات بدی از بچگی داره
6-ما انسانهای گناهکاری هستیم ( کفاره ی گناهان )
७-شاید ریشه در گشادیه ما داره ( نه کس گفتم )

اخبار بیست و گی

داشتم اخبار بیست و سی رو نگاه می کردم دیدم دارن یکیو تشییع می کنند ( نه توی تشیع یکی رو هااا )
به موسی گفتم : اگر خدا بخواد این یارو ... مرده؟(بعدش یادم اومد ملت ایران از این شانسا ندارن)
حالا به نظرتون منظورم از "...." کیه؟
اگه حال داشتین تو قسمت نظرات جواب بدین اگه هم حال نداشتین خوب کون لق من و کون گشاد شما رو یجا محمود کردم

شبی با کاروان کس شعر و ادب

به تخمم گر سرت سامان ندارد - به کیرم گر غمت پایان ندارد
بشاشم به این دنیای کیری - که کیری تر از این امکان ندارد

۱۳۸۹ اسفند ۲, دوشنبه

عِرق سال بالايي بودن

چند روز پيش يكي از بچه هاي هم وروديمو كه اتفاقا  قيافه اش سن پايين مي زنه رو ديدم
مي گفت يكي از اين ترم بوقيها(ترم اول ، دومي)اومده به من ميگه ببخشيد شما سال اوّلي هستي؟
ميگفت بهش گفتم: بنده خدا، من دو برابر واحده هايي كه تو تا الان پاس كردي، واحد افتاده دارم.

۱۳۸۹ اسفند ۱, یکشنبه

بفهم

خیلی راحت تر از اونیکه بتونی فکر کنی آدم به جایی می رسه که چیزی واسه از دست دادن نداره

پ ن : زندگی هیچ رنگی دیگه واسم نداره ... یه زندگ سیاه سفید .... پیس .... حالا بشین سیگارتو بکش

بفهم

من ناراحتم که چرا زندگی اون به گا رفته و اون ناراحته که چرا زندگی من به گا رفته
همین بود
نمی دونی چه حسی داره وقتی بازی برد-برد-برد می شه باخت-باخت-باهت
و نتجه اون یک خیال و توهمه که ای کاش زمان برگرده
چیزی که هیچ وقت بر نمی گرده



اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد ... دل من تا به ابد گریه می خواد -داریوش-

بفهم

یه مرد خودشه و پاکت سیگارش

بفهم

هر وقت " ادعونی " شدم " استجب لکم " نشد ..... نشد که نشد .

بفهم

هر اشتباهی یه تاوانی داره
ولی مواظب باش که تاوانی که بابت یه اشتباه میدی خیلی بدتر از اون اشتباه نباشه


پ ن : می خواستمش اشتباه کردم نرفتم । از دست دادنش هم تاوانش بود ولی حالا باخت-باخت شده ! از دیدن زندگی جهنم که اون داره صدبار بیشتر تاوان نداشتنش رو می دم
پ ن ن : فکر می کنم خیانت کردم ।

بفهم

مشورت بگیر دوروغ هم نگو ... از اشتباهات عنت هم عبرت بگیر

بفهم

یه بار ندیده و نشناخته رفتی جلو ... عاشق هم شدی ... همه چیتم گذاشتی وسط
نمی گم دیگه نرو جلو .... اما بازم ندیده و نشناخته میری جلو !

۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

سندرم گودر

خیلی جالب بود..
امشب رضا رو دیدم قلم و کاغذ دستش 20:30 نگاه می کرد تا یه سوتی بگیره و  تو ریدر شیر(share) کنه واسه بچه ها
هالا باز بگید چرا ریدرو فیلتر(ببخشید پالایه) می کنن

لطفا زندگی کن

این هندزفری رو که فورو کردی تو گوشت در بیارش
وگرنه دیگه صدای محیط رو نمیشنوی
بعد خاطراتت تصویری می شن
دیگه ارتباط کلامی با محیط از دست می ره
بعدش کم کم هم صحبت و خاطره هات دیگه به درد بوخور نیستن
غریبه می شه
تو جغرافیای خودت غریبه می شی

پ ن : دیگه نمی تونی بگی : توی این همه کوچه که به هم پیوسته کوچه قدیمیه ما بن بسته ! - داریوش -
پ ن ن : حالا بگو می خوام برم از این خاک غریب
پ ن ن ن : کپک هم می زنی می شی حرف تکراری زن مجلس !

فلسفی

توی این دنیا پشت دیوارها صفر و یک هستش
درست عین ماتریس
واسه همینه بعضی قوانین کلی وجود داره که همه جا جواب می ده

مثلا همون قضیه که با کفر می مونه ولی با ظلم نمی مونه

دیلم کردن



یعنی اینکه از یه چیزی به عنوان ابزار کار استفاده کنی تا به هدفت برسی - مطلوبت

مثلا چون منو دوست داری بورو ماشین رو بشور
دلیل انجام کار دوست داشتنه
پس اینجا من دوست داشتن رو دیلم کردم برای شسته شدن ماشین

یا می شه گفت خدا و پیر و پیغمبر و امام زمان رو دیلم کرده که ریاست کنه


۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

لزوم برانگیختگی

وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ