خیلی سعی کردم، ولی هیچ وقت نتونستم به برادرهای آذری زبون بفهمونم، بابا تو جمعهای کوچیکی که همه ترکی بلد نیستند، ترکی صحبت نکنید.
به خدا دور از ادب واخلاقه
سایت آفتاب تیتر زده بود : "خط فقر کارگران در پایتخت؛ یک میلیون و ۳۵۹ هزار تومان"
یکی از بچه ها زیر خبر کامنت گذاشته بود:
"پس همه مان امیدوار شدیم که با هم حکومت مستضعفان را تشکیل دادیم."
پیرو پست قبلی: حال توصیه من این است که شما برای پاس شدن در هر درس از یک روش استفاده کنید و این امر امکان پذیر نیست مگر با کسب اطلاع از وضعیت استاد نمونه: فرض کتید شما میدونید که یه استاد سوالاتش رو از تو جزوه میاره - برا این درس بهترین روش شب امتحان خوندن شب امتحان بشین و بخشای مهم رو بخون و اگه دیدی فصول اول رو خوب یاد گرفتی گو خوردی اگه جو گیر بشی و بخوای درس رو کامل بخونی تو اگه درس خون بودی که الان وضعت این نبود و نمیشنستی کس شعرای من رو بخونی- پس به همون فصلول اول رو بخون و برو یه نمره ده خوشگل بگیر تا کیر درس از تو کونت در بیاد
१-کسانی که میدانند در درس مورد نظر نمره قبولی می اورند(خر خون) २-کسانی که میدانند درس را می افتند ३-دانشجویان موج سوار که این قشر خود به چند دسته تقسیم میشوند: १-افرادی که شب امتحانی درس می خوانند २-افرادی که سر جلسه تقلب میکنند ४-افرادی که تازه بعد از پایان امتحان تلاش خود را اغاز میکنند و با عجز و لابه از استاد طلب نمره میکنند
باز اخوند با عمامه با دروغ های فراوان میخورد از مال مردم می پرد بر کول مردم کودکی تنبل به حوزه همچون بلبل مدح روضه یادم ارد از فلسطین از بلندای جولان از دلار نفت ایران حرفهای احمقانه ان لباس را کرد بهانه باز اخوند باز عمامه مملکت کارش تمامه
روایت شده که تنی چند از دانشجویان گشاد در حضور استاد، پنچرشدن ماشین را بهونه ای برای غیبت در امتحان میانترم ذکر کرده اند وبدین ترتیب خواستار اخذ مجدد امتحان می شوند، والبته حضرت استاد نیز با فراغ بال قبول کرده واین چهار دانشجو را در 4 کلاس مجزا قرار داده و امتحان زیر را از ایشان اخذ می کند
1- انتگرال زیر را حل کنید(2 نمره)
2- کدام چرخ ماشین پنچر شده بود(18 نمره)
دیشب موسی دچار حمله شدید ریدری شده بود و هرچی می گفتیم و هر کار میکردیم می گفت "این خودش یه پسته" این حمله بقدری شدید بود که می خواست گوزشو هم به عنوان پست تو وب قرار بده
به نظر شما جملات زیر اندر احوالات کدام یک از نویسندگان این بلاگ میباشد؟ مردی از دیار افغانستان شهر کابل دوباره با دستهای خسته خویش برای شما تایپ میکند به کسی که به سوال درست جواب بده یک عدد کس کس قندی (با خدمات پس از فروش) اهدا می شود
داشتم اخبار بیست و سی رو نگاه می کردم دیدم دارن یکیو تشییع می کنند ( نه توی تشیع یکی رو هااا ) به موسی گفتم : اگر خدا بخواد این یارو ... مرده؟(بعدش یادم اومد ملت ایران از این شانسا ندارن) حالا به نظرتون منظورم از "...." کیه؟ اگه حال داشتین تو قسمت نظرات جواب بدین اگه هم حال نداشتین خوب کون لق من و کون گشاد شما رو یجا محمود کردم
چند روز پيش يكي از بچه هاي هم وروديمو كه اتفاقا قيافه اش سن پايين مي زنه رو ديدم
مي گفت يكي از اين ترم بوقيها(ترم اول ، دومي)اومده به من ميگه ببخشيد شما سال اوّلي هستي؟
ميگفت بهش گفتم: بنده خدا، من دو برابر واحده هايي كه تو تا الان پاس كردي، واحد افتاده دارم.
من ناراحتم که چرا زندگی اون به گا رفته و اون ناراحته که چرا زندگی من به گا رفته همین بود نمی دونی چه حسی داره وقتی بازی برد-برد-برد می شه باخت-باخت-باهت و نتجه اون یک خیال و توهمه که ای کاش زمان برگرده چیزی که هیچ وقت بر نمی گرده
اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد ... دل من تا به ابد گریه می خواد -داریوش-
هر اشتباهی یه تاوانی داره ولی مواظب باش که تاوانی که بابت یه اشتباه میدی خیلی بدتر از اون اشتباه نباشه
پ ن : می خواستمش اشتباه کردم نرفتم । از دست دادنش هم تاوانش بود ولی حالا باخت-باخت شده ! از دیدن زندگی جهنم که اون داره صدبار بیشتر تاوان نداشتنش رو می دم پ ن ن : فکر می کنم خیانت کردم ।
خیلی جالب بود..
امشب رضا رو دیدم قلم و کاغذ دستش 20:30 نگاه می کرد تا یه سوتی بگیره و تو ریدر شیر(share) کنه واسه بچه ها
هالا باز بگید چرا ریدرو فیلتر(ببخشید پالایه) می کنن
این هندزفری رو که فورو کردی تو گوشت در بیارش وگرنه دیگه صدای محیط رو نمیشنوی بعد خاطراتت تصویری می شن دیگه ارتباط کلامی با محیط از دست می ره بعدش کم کم هم صحبت و خاطره هات دیگه به درد بوخور نیستن غریبه می شه تو جغرافیای خودت غریبه می شی
پ ن : دیگه نمی تونی بگی : توی این همه کوچه که به هم پیوسته کوچه قدیمیه ما بن بسته ! - داریوش - پ ن ن : حالا بگو می خوام برم از این خاک غریب پ ن ن ن : کپک هم می زنی می شی حرف تکراری زن مجلس !